کد مطلب:27077
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:27
كشف برخي دستاوردهاي علمي مطابق با قرآن، در حالي كه قرآن 1400 سال پيش از آنها خبر داده بود تا آن جا كه برخي دانشمندان به خود جرأت داده و قرآن را صرفا علمي دانستهاند، در حالي كه آن مورد در قرآن به عنوان غيب خبر داده شده بود و ما مسلمانان معتقديم كه لايعلم الغيب الا الله آيا كشف آنها، جامعيت و معجزه بودن قرآن را زير سؤال ميبرد؟
پرسشگر گرامي، پرسش شما مبهم است و مراد شما به طور كامل روشن نيست، لذا ما نكاتي را يادآور ميشويم و چنان چه به پاسخ خود دست نيافتيد، آن را بار ديگر با بياني روشن براي ما بفرستيد تا پاسخ مقتضي داده شود.
قرآن كتاب تاريخ، جغرافيا، زيستشناسي، فيزيك و مانند آنها نيست، بلكه كتاب انسان سازي و انسان پروري است و هدف اولي و اصلي آن هدايت انسان به سوي كمال است، ولي به دلايلي گاه به برخي نكات غيبي و علمي اشاره كرده است كه در واقعاين گونه مسائل در حوزة اهداف ثانوي است. خداي متعال به برخي امور طبيعي كه بر بشر پنهان بوده اشارهكرده است و بشر به مرور و با گذشت زمان و دست يابي به دانشهاي جديد به برخي از آنها پي برده است كه اين خود دليل اعجاز قرآن است و از فرا بشري بودن آن خبر ميدهد.
اما اين كه غيب تنها مختص به خداست و در هيچ حال، هيچ كس از آن آگاه نيست، (لايعلم الغيب الا الله) پذيرفتني نيست; زيرا قرآن به صراحت ميفرمايد برخي از مخلوقات به اذن خدا از غيب با خبر ميشوند: عَـَـلِمُ الْغَيْبِ فَلاَيُظْهِرُ عَلَيَ غَيْبِهِيَّ أَحَدًا # إِلآمَنِ ارْتَضَيَ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُو يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِي رَصَدًا ;(جن،26و27); عالم به غيب او]خدا[ است و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نميسازد. مگر رسولاني كه آنها را برگزيده است و مراقبيني از پيش رو و پشت سر براي آنها قرا ر ميدهد.
همين معنا در آية 179 سورة آل عمران نيز آمده است و در آية 49 آل عمران، دربارة حضرت عيسي (ع) آمده است كه از غيب خبر ميداد: ...وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ;(آل عمران،49) من شما را از آنچه ميخوريد، يا در خانههاي خود ذخيره ميكنيد، خبر ميدهم.
افزون بر اينها، در قرآن آياتي آمده و از غيب خبرهايي داده كه با گذشت زمان بر همگان آشكار شده است; مانند پيروزي روم بر ايران (روم،1) و يا فتح مكه(قصص، 85)
برخي دانشمندان از بررسي آيات و روايات به اين نتيجه رسيدهاند كه اسرار غيبي بر دو نوع است; قسمتي مخصوص خداست و خدا آنها را بر هيچ كس آشكار نساخته مانند زمان برپا شدن قيامت و برخي از آنها را به انبيأ و اوليأ آموخته است.
از سوي ديگر، اسرار غيبي ممكن است جهات مختلفي داشته باشند و خدا برخي جهات آنها را بر ديگران آشكار سازد و بخش هايي را پنهان دارد، و نيز بايد در نظر داشت كه چهارچوب مسئلة غيب به طور كامل روشن نيست و ممكن است برخي مسائل كه به دليل ناآگاهي مردم جزو اسرار غيبي به شمار ميرود، در برههاي از زمان جزو غيبيات نباشد; يعني بخشي از امور غيبي ـ كه بيشتر در امور طبيعي و مادي است ـ نسبي است و ممكن است زماني جزو امور غيبي به شمار نرود; افزون براين، نسبي بودن غيبيات دربارة افراد گوناگون نيز جاري است; به ديگر سخن، امري كه نسبت به مردم غيبي است، نسبت به پيامبر9 غيبي نيست; بنابراين، پيش از ورود به بحث دربارة غيبيات بايد موضوع و سخن و دايرة ودامنة بحث روشن شود تا به نتيجهاي روشن برسد.(براي آگاهي بيشتر ر.ك: تفسيرنمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 25، ص 142 ـ 153، دارالكتب الاسلامية،چ چهارم، قم، 1367 ش.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.